غلامحسین سمندری
متولد :1311خورشیدی
محل تولد :باخرز
مرگ :۳ فروردین ۱۳۹۱ (۸۰ سال)
تربت جام
سبک موسیقی:موسیقی مقامی
تخصص :نوازنده
سازها:دوتار
زندگی و فعالیتهنری
استاد «غلامحسین سمندری»، که او را قبله دوتار خراسان رضوی میخواندند،در خانوادهای متوسط در باخرز به دنیا آمد. وی در کودکی همراه پدرش عبدالرحمان سمندری به شغل آرایشگری میپرداخت. از ۱۰ سالگی بود که به واسطهٔ پدرش نواختن دوتار را آغاز کرد و در ۱۲ سالگی آن را به طور کامل آموخت.
پس از آن نیز به تدریج نزد استادان بزرگ موسیقی خراسان همچون غلامرضا قوی تن آموزش دید و همراه با رشد هنری در جشنوارههای داخلی و بینالمللی حضور یافت و عنوانهایی را نیز به دستآورد. ازجمله این کشورها میتوان آلمان، ایتالیا، فرانسه، یونان، لبنان، سوییس و اتریش را نام برد.
اثرگذاری و اصالت
سمندری را بیشتر با مقام «سرو خرامان» و با آواز محمدابراهیم شریفزاده میشناسند. وی تاثیر زیادی بر موسیقی نواحی خراسان داشت که تا به امروز ادامه یافته است. وی با بهرهگیری از جنس خاصی از تار و دو ماه کار بر روی سازش در سال ۱۳۴۳، دو تار ویژهای را ساخت و پس از آن تلاش کرد آهنگها و مقامهای قبلی را بر روی نظام کوکی تازه پیاده کند که سرانجام موجب تغییر گستردهای در موسیقی خراسان شد.
وی که در همان سال برای شرکت در جشن فرهنگ و هنر به تهران رفته بود، ضمن ملاقات با استاد یگانه و به درخواست وی، سیمهای دوتار وی را نیز دگرگون میکند و بدین ترتیب این تغییر رفته رفته در سراسر خراسان فراگیر میشود.
سمندری که به شنیدن موسیقی از طریق رادیو و گرامافون علاقهای خاص داشت، با شنیدن قطعهای کردی میکوشد با ساز خود آن را اجرا کند که با اجرای هنرمندانهٔ آن آهنگ کردی وی در موسیقی تربت جام عمومیت مییابد.
وی در عین حال همواره بر اصالت ساز خویش تاکید داشت و هرگز پردههای ساز خود را از ۸ افزایش نداد. به گفتهٔ هوشنگ جاوید، سمندری هرچند در محافل جز نغمهها، مقامها و آهنگهای فرهنگ موسیقایی خراسان و تربت جام نمینواخت اما نزد وی قطعات گوناگون موسیقی پاپ، کوچه بازاری و حتی فرنگی را برای نشان دادن قابلیتهای دوتار اجرا کرده است.
«یهودی منوهین»، ویولونیست مشهور بینالمللی دربارهٔ او گفته است: حاضرم تمام افتخاراتم را بدهم، اما در عوض بتوانم پنجههای این مرد روستایی را داشته باشم.
حسن سمندری فرزند وی نیز میگوید: استاد سمندری را قبله دوتار خراسان رضوی نامیده بودند و همه هنرمندان و هنر دوستان از او به عنوان نوازندهای چیرهدست و به اصطلاح پنجه طلایی یاد میکردند.
آشنایی اخوان ثالث با سمندری
روزی کاستی از آثار غلامحسین سمندری به دست مهدی اخوان ثالث شاعر بنام خراسانی میرسد و وی را تحت تأثیر قرار میدهد به گونهای که مشتاق دیدارش میشود. سرانجام در مجلسی او را میبیند و زمانی که سمندری دوتار به دست میگیرد، اخوان به گریه میافتد و شعر معروف «خون پاش و نغمه ریز...» را در توصیف او میسراید:
قربان زخمههای تو خون پاش و نغمهریز
«سبزپری» است این که زنی، یا «شتر خُجو»؟
تو با دو سیم محشر کبری بپا کنی
شش تار خویش من شکنم (یانه؟ هان بگو)
از پنجة تو زخم جگر، خون دلچکان
مضراب من برنجی و موی است سیم مو
تو زیر آب میبری و میدهی به دشت
دارد شتر خجوی تو حکم شتر گلو
استاد بینظیر، حسین سمندری
پر از کدام چشمه و دریا کنی سَبُو؟
«سرحدی» عجیب تو «فریاد» قرنهاست
در آن دو تار گشته نهان، گرمهای و هو
در پهلوی دو تار تو، شش تار بیگمان
چون کلّة انشتن باشد بر کدو
از من به «شیخ احمد جام» تو صد سلام
آن ژنده پیل، زندهٔ صاحب آبرو
بیکوک تازه راه دگر میکنی، مگر
داری به ساز چند قناری نهان، بگو
ساز عزیز خویش شنیدم فروختی
کارزانتری از آن بخری، بر فلک تفو
آقا شریفزاده که همراه ساز بود
بودش صدا مناسب و اشعار هم نکو
آقای شهر و این همه خوش ذوق و اهل دل
لطفی کن و سلام مرا عرض کن به او
از موی «تار نازک» خود تا چه دیده است
کاینسان به درد بنالد، شیخی چو من دو مو
اطراف خواف بنده شنیدم که در سخن
ور او که تِل وزو مگَن و ایکه رادیو
آواز پیر و ساز تو دیگر به باد داد
هم وِرّ رادیو ره و هم وزّ تِل وِز
وُ چیبزی نمانده بود مسلمان شویم باز
ز «الله» و «یار» گفتنِ آن پیر نیکخو
خنجر کشید بر جگرم زخمة تو مرد
این تیغ را که کرده، بگو، در دلت فرو؟
من زیر و بَم شنیدهام از این جهان بسی
زیر و بَم تو میدَرَد و میکند رُفو
ز آن زیرها به گوش من آمد نهیب
زور چنگیز بود یا دگر، آن ظلم زورگو؟
باران آب و نور روان بود چون جَلَه
خورشید و ابر گشته دوان از هزار سو
کاری هزار سازه کنی، با دو سیم، تو
رودی چنین بزرگ چهسان سازی از دو جو؟
دولّوی خوشگل تو بَرَد دست از همه
با خال و داغ چون جگر من هزار لُو
صد سم
[ بازدید : 107 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]